دخترچادریا

دخترچادریا

دختران چادری
دخترچادریا

دخترچادریا

دختران چادری

چه خوب است که تیرگی را به جان می‌خری تا دنیایی زیر سایه‌ات روشن بماند!


 وجودت سنگری است ما بین من و آنچه با من در عناد است و تو، چه زیبا دشمنانم را ناامید می‌کنی،

از به‌دست‌آوردن غنیمتی حتی ناچیز! 

و چه پر ماجرایی، تاریخی برای بودنت خون داده است؛

از قرن‌ها پیش دغدغه بوده‌ای …

از قرن‌ها پیش ارزش …!

ای شاهد به جای مانده از  کربلا…!

ای شاهد به‌جای‌مانده از ماجرای در و دیوار و آتش…!

چه والا مقامی که  آقایم_حسین هنگامه‌ی شهادت چشمانش نگران هتک حرمت به تو بود!


چه گوهر مقام، که جوان‌های بسیار استوار بودنت را با خون خود به معامله گذاشتند، خون دادند و نفس…؛

که تو پای بر جا بمانی… که حفظ شوی!

سال‌ هاست تن زخمی تو مرحم زخم است…

ای همیشه استوار و جاودان…

ای همیشه با صلابت،بمان و باز هم ایستادگی کن .
ای_سیاه_ساده_ی_سنگین
دست_از_سرم_بر_ندار .


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.